متن آهنگ
بانوی من بانوی من تو همه دار و ندارم
با من از تنم خودی تر تو تمام کس و کارم
تو نهايتی نهايت مثل معراج سپيده
تو نفس کشيدن من نفسايی که بريده
شام آخر بی تو شايد شب آغاز باشه
ميتونه زمين دليلی واسه پرواز باشه
بانوی من بانوی من تو فصل شکفتن
فصل من در هم شکستن از تو مردن از تو گفتن
روی شاخه ی دو دستت مرگ برگی در کمينه
اين به خاک افتادن من شعر نفرين زمينه
ساعت عزيمت تو ميشه انتها نباشه
می تونه زوال شب بو بغض باغ ما نباشه
شام آخر بی تو شايد شب آغاز باشه
ميتونه زمين دليلی واسه پرواز باشه
http://www.matne-taraneh.blogfa.com