صبح ظهر شب منو یه رولِ علف
مسیرم همینه و هیچ چیزی نداره فرق
کبودی رنگ پشت چشمامه
دو تا توپ قرینه هم درشتش بامه
سوار سرنوشتم کجا نمیدونم، یه جا نمیمونم
یه باکِ پر دارم، یه راه که پر پیچه
تمام لحظههام دنبالِ اکسیژن و جای آزاد
روزامم جای بازار یه طوره دیگه شب میشه
میخونم قشر خواص کلاسه سرگیجه، با کولی به پول نمیدم
زوری به گور نمیرم، اسباب شیرینی یه روزی یه غول نمیشم
فهمیدی یا نه شکارچی دولته
تصویریاشم جا ماچ تو غربته، باس عمقا بفهمی محکم ببندی