تنه رود همهمه آب ، من پر از وسوسه خواب
واسه روياي رسيدن، منه بي حوصله بي تاب
ميونه باور و ترديد ، ميونه عشق و معما
با تو هر نفس غنيمت، با تو هر لحظه يه دنيا
با تو پر شور و نشاطم ، تو هياهوي نگاتم
تو يه آوازه قشنگي ، من تو آهنگه صداتم
مثله خنده رو لباتم ، مثله اشک رو گونه هاتم
تو رو ميبوسم و انگار شاعره شعره چشاتم
دشت پونه هاي وحشي ، رنگ التماس و خواهش
موج خاکستري باد ، شعله ي گرم نوازش