میدونستی غزل و شعر و سخن عاشقته
حالا من هستم و تن رفته به باد واسه من شعر و سخن رفته به باد
منم و وحشت تردید یه عشق به گمونم دل من رفته به باد
به گمونم دل تو جای دیگه س دل تو پیش یه رسوای دیگه س
دست نذاشتی دیگه تو دستای من دستاتم عاشق دستای دیگه س
دستاتم عاشق دستای دیگه س میدونستی دل دیوونه من عاشقته
عاشقت با همه جون با همه تن عاشقته
اسم تو وقتی تو شعر و تو ترانم میومد
میدونستی غزل و شعر و سخن عاشقته