متن آهنگ
مثل شمع نيمه جون ، داره مي سوزه تنم
كسي باور نداره ، اين تن خسته منم
خيره مونده به افق ، چشم انتظار من
هم زبون شعله هاست ، داد من ، هوار من
قصه زندگي من ، قصه ماه و پلنگ
قصه رفتن و موندن ، قصه شيشه و سنگ
شب به پايان نرسونده ، شعله آخر من
صبح صادق ندميده ، روي خاكستر من
شعله از سرم گذشت ، آشنايي نرسيد
قطره قطره شد تنم ، در فضاي شب چكيد
هرچه گفتم نشنيد ، كسي جز سايه من
تو كه با من مي ميري ، سايه فريادي بزن
بي صدا سوختم و ساختم ، در دل اين شب درد
از تنم چيزي نمونده ، غير خاكستر سرد
غيرتم مي كُشد اما ، روشني بخش شبم
مي رسم به صبح صادق ، با همه تاب و تبم
مثل شمع نيمه جون ، لحظه لحظه جون به لب
داره مي سوزه تنم ، بي صدا در دل شب
اوج التهاب من ، آخرين لحظه شب
پيك صبح شب شكن ، مي رسه خنده به لب
تا شب از پا ننشست ، صبح صادق ندميد
تنم آسوده نشد ، تا به آخر نرسيد
http://www.matne-taraneh.blogfa.com