فصل سرخو میشه رو لب تو دید
میشه عاشق شد و عاشقونه دید
روی واژه واژه خنده تو
پاییز طلایی رو میشه شنید
پاییز طلایی رو میشه شنید
فصل سرخو میشه رو لب تو دید
میشه عاشق شد و عاشقونه دید
روی واژه واژه خنده تو
پاییز طلایی رو میشه شنید
پاییز طلایی رو میشه شنید
میشه از سبز بهار چشم تو
مثل مروارید رو گونه هات چکید
میشه با تو خط کشید زمستونو
میشه با تو تا به افسانه رسید
میشه با تو تا به افسانه رسید
تو همون ستاره ای که با منی
یار شبهای غریب بودنی
تو همون ستاره ای که با منی
یار شبهای غریب بودنی
موندت لمس ترانه منه
لحظه ناب غزل سرودنه
واسه این دل همیشه منتظر
فرصت دوباره از تو گفتنه
بمون ای همیشه هم سفرترین
فصل به فصل تو لحظه ها تو عاشقم
پا به پات انتظار دیدنت
من همیشه خسته دقایقم
من همیشه خسته دقایقم
تو همون ستاره ای که با منی
یار شبهای غریب بودنی
تو همون ستاره ای که با منی
یار شبهای غریب بودنی