قول داده بودی به من که تا اخر میمونی
که آخر قصه رو با هم دیگه میخونیم
سردم مثل زمستون تنهایی دق میکنم
تو این شبای بی تو چه فکرا که میکنم
آتیش زیر خاکم منتظر هوایی
اگر که شعله ور شم میسوزونم خدایی
تموم هستی ام رو تموم غصه ها رو
حسرت تو دلم موند ای مرگ بر جدایی
آتش زدی به خرمن تنهایی رفتی بی من