کاش بودی و ميديدی
يه قمری توی ايوون
داره لونه میزاره
ميگن اومده کاره
کاش بودی و ميديدی
حالا که دست گلدون
به ساقه گل رسيده
حالا که عطر آشتی
تو خونمون پيچيده
حالا که خوب می دونی
دلم هوا تو کرده
حالا که بغض و کينه
پاشو کنار کشيده
نگو نگو نميام
نگو نگو نميام
اميد رو پر دادن